تغيير زمان
به بي خوابي ها و تنش هاي وقت و بي وقت مادرانه كه عادت مي كنم و جزو زندگيم مي شوند دومين سرما خوردگي عمر كودكم كه از راه ميرسد ، با تجربه تر برخورد ميكنم و گريه ها و بي تابي هايش را صبورانه به جان مي خرم (و وقت غذا و ميوه و دارو و قطره هاي مكمل و بايدها و نبايدهاي سنش را ساعت وار به پيش مي برم) ، قلب مادر كه فرياد مي كشد و هشدار ccuميدهد،كمي بغضم مي تركد و دلم زيارت عاشورا مي طلبد ، ساعات كار اداري كه زياد مي شود و من در پي عزمي ديگر براي تاييد سرسختانه م...
نویسنده :
مامان ثريا
8:08